در برهوت بی کسی تنها تو همزاد منی / ای نازتر از خواب شبم ، همواره در یاد منی نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن / که محال است دگر مثل تو پیدا کردن به کوتاهی لحظات با هم بودن منگر،به وسعت لحظاتی نگاه کن که به یادت هستم.. تو نباشی لحظه ها بیهوده است/در پس لبخندهایم گریه است/تو نباشی غم اسیرم میکند/دوریت هر لحظه پیرم میکند. تورابه رخ تمام شقايق ها ميكشم و ميگويم: من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی / ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی می گویند : شاد بنویس ... قسم به تین عنکبوت/به مرغ باغ ملکوت/از ته دل بهت میگم/دنیا فدای تار موت وقتی خداحافظی میکنیم دعای باران چرا؟ دعای عشق کنید. این روزها دل ها تشنه ترند تا زمین... کاش میشد بوسه ها را قاب کرد / مثل نامه سوی هم پرتاب کرد بشکن دلم که رایحه ی درد بشنوی / کس از برون شیشه نبوید گلاب را
نظرات شما عزیزان:
تاگل من هست زندگى بايدكرد...!
نوشته هایت درد دارند!
و من یاد ِ مردی می افتم که با کمانچه اش ،
گوشه ی خیابان شاد میزد...
اما با چشمهای ِ خیس ...!
چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن . . .
کاش میشد عشق را تقسیم کرد / مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد
Design By : Pichak |